حیات خلوت یک پرنده

اینجا زندگی خالی می شود از هر خلوتی

حیات خلوت یک پرنده

اینجا زندگی خالی می شود از هر خلوتی

آسمان

زندگی باغ پر از بال پرنده است

 پرنده در فکر دام پر از دانه است

 دانه زندگانی پر از دام و زندگی دانه است

از این دام و دانه بردین محال است

 بر این بام و بال بریده دانه چکار است

پرنده پرنده پرواز را دام باید

ما پرنده های آسمان لایتنهایی ،اسیر و افتاده بر دام زندگی و زمین هستیم،

 ناگزیر از برداشتن دانه ای هستیم که بازگشتمان بی بهانه نباشد.

 ولی دانه را برداشتن و در دام نبودن

 و بال نبرید و پرواز کردن...

 ******بازگشتی  است که به پاس آن آسمان آفریده شده است********



یک پرنده


فریاد پرواز

در رویاهای هنوز کودکانه ام
 تو را می بینم که چون باد می وزی
باد صبا را می گویم
 چون ابر می باری بر باغ های تشنه ی بی حاصل
 و چون جاری همیشه ی رود
 زمزمه می کنی نجوای سفر رادر گوش مردمان.
و باز می بینم تو را
 در انتهای جاده ی مه آلود زندگی
 در شولایی از نور
و با علمی در دست
که در باد تکان می خورد
 و می شنوم فریادت را که:
آی این منم...............
دختری از دیار شقایق ها
 از سرزمین اثیری رویاها
و آمده ام تا بگویم:
چشم ها را باید شست
 جور دیگر باید دید
طرز دیگر باید زیست
و آمده ام تا بر دیوار دلهاتان بنویسم
اینجا خانه ی خداست
و تنها به کسی باید پروانه ی زندگی بدهید
که عشق را می فهمد
 شکفتن گل را می فهمد
و پرواز پرستور ا می فهمد

و دیگر صدایی از تو نمی شنوم.




سروده استاد بزرگوارم

آخرین پرواز

روزی به اونجا رسیدم که نوشتم و گفتم و خواندم که رسالت من این است:


 «نگذارم پرنده ها پرواز را فراموش کنند.»


خدا را شکر در راهم.

ادامه مطلب ...

زن یک پرنده است

در سرزمین من زنی از جنس آه نیست
این یک حقیقت است که در برکه ماه نیست

زن یک پرنده است که در عصر احتمال
گاهی میان پنجره‌ها هست و گاه نیست
افسرده می‌شوی اگر ای دوست، حس کنی
جز میله های سرد قفس تکیه‌گاه نیست
((المراءة ریحانة و لیست بقهرمانة ))
زن یک ریحانه است نه قهرمان
پیامبر اعظم(ص)

ادامه مطلب ...

رویاهایت

ویاها تجدیدشدنی است; مهم نیست سن و شرایط ما چیست.

هنوز توانایی های دست نخورده ای در درون ما وجود دارند و زیبایی تازه ای در انتظار 

ظهوراست!
... 
به رویای خود سخت بچسبید, اگرچه رویاها از بین بروند, زندگی, پرنده ی بال و پرشکسته 

ای است که نمی تواند پرواز کند!

در درونت جزیره ای از سلامتی عقل وجود دارد که همان خودبرتر توست; تنها زمانی 

آنرا می یابی که به خویش ایمان داشته باشی!

رویاها تجدیدشدنی است; مهم نیست سن و شرایط ما چیست.

هنوز توانایی های دست نخورده ای در درون ما وجود دارند و زیبایی تازه ای در انتظار 

ظهوراست!
... ناهید رضایی

تولد یک پرنده

امروز هشتم فروردین ماه

 مصادف با هشتم فروردین هزار و سیصد و هشتاد و هشت. 

روز تولد دوباره انسانی دیگر و یک پرنده است.

امیدوارم بتونم هر روز انسان زیبای دیگری باشم

 و به سمت رسالتم,

 که پاک بودن و درک تقدس الهی 

و همراهی با همه ی کائنات 

برای کامل شدن و پرواز به سوی خداست, حرکت کنم. 

آمین





جشن میلادت را به پرواز می روم

دراین خانگی ترین آسمانِ بی انتها

آسمانی که نه برای من

نه برای تو

که تنها برای “ما” آبیست


تولد همه ی پرنده ها مبارک



دیدن قدرت ها

 

اگر گاهی احساس کوچکی کردین نترسین. اعتماد به نفستون را از دست ندین.این از بریدن نیست از بزرگ منشی است داشتن منشی بزرگوارانه. و شهامت در اعتراف یعنی عذت نفس

این احساس کوچیکی را تبریک می گم(گفتم باید از صفر شرع کرد)این یعنی به درک و ارزشمندی خودتون و به دنیای بالای سرتون اعتقاد پیدا کردین و چشم بینایی دارین برای دنیا های بزرگتر پس به سمتش خواهید رفت.

برای همه ی ما کم پیش می یاد اعتراف بکنیم. کمش خوبه و داشتنش هم خیلی خوبه.

هدفت را بشناس

اگر می گویید:

دستم به کار کوچیک نمیره>>شما هم کارفرین خواهید بود>>>ولی یادتون باشه کارافرین موفق از کار کوچیک شروع می کنه تا این وجود کستردشو خرد کنه و از ذره ذرش استفاده کنه...من همیشه یاد سوله ی بزرگ متروکی که دیدم می افتم.اون کار بزرگ با هزاران امید و ارزو و برنامه و هدف و ایمان طرح ریزی شد و از یک ذهن پر انرژی و جسور با تلاش و هزینه خلق شده بود ولی هیچ وقت به نتیجه نرسید. اقای یزدانبخش(مدیر پارتلاستیک و ایران چاشنی برادر یکی از بزرگترین کارافرینهای دنیا) یک شب نصیحتم می کردن: گفتن این لباس شیک را باید در اورد و از جارو کشی کف انبار شروع کرد وگر نه هیچ وقت از وسط به اون بالای بالا نمی رسی. دقت کنید هیچ بزرگ واقعی از وسط شروع نکرده همه از صفر یا زیر صفر اومدن بالا ولی ما متاسفانه همین وسط ایستادیم و به بالا نگاه می کنیم.

باید پایین بودن حالا ی خودمون را باور کنیم تا بتونیم اوج بگریم.. یک دونده سرعتی زمان پریدن و یا شروع دو اول به پایین ترین ارتفاع بر می گرده- حالت نشستنشو و گارد مخصوص را حتما دیدن-.. باید همیشه یادگیرنده و متواضع بود و به ارزش همه چیز پی برد و اونها را بزرگتر از خودتون بدونید و در خدمت باشید ولی اوستای من می گه هیچ وقت نگید در خدمتم- در مذاکرات می گه-به نظرم نکته جالبیه . حفظ موضع ولی پیش خودتون با ایمان به خدمتگذاری به همه و خودتون کارکنید. برای همین هم نباید اینقدر مثل دانشجوهای خوب به همه بگین استاد اینطوری اونها زیاد برای شما وقت نمی گذارن چون به نظر نمی یاد سودی توی این معامله زمانها باشه..

 باید یادمون باشه ما همیشه برای رسیدن به لذتی یا فرار از رنجی دست به انجام یه کاری می زنیم(رنج و لذت اهداف و ارزوها را پیدا کنیم)بدونید همیشه همه چیز تغصیر خودتونه پس هیچ وقت نمی تونید منتی ازکارتون به دیگران بگذارید درست عین این نوشتن های خود من. من الان مدیون شماام و بی نهایت سپاسگذارم که می دونم می خونید

عاشق فکر ایمان ژاپنی ها موقع تعظیم کردنم.

بازنگردی نکات و نصایح

به قول پسرخاله ی فقید بنده با چندسال تجربه ارشد دادن باید اول ببینید که واقعا چی از دنیا می خواهید و چقدر دوست دارید در چه رشته ای فعالیت کنید....این خیلی مهمه که برای چیزی که می خواهیم باید هزینه ای بپردازیم.....خیلی مهمه....هزینه خواستتون چیه؟

 

از سخنان ارزشمند یکی از شریعتی های زمان جناب ارشد ...

باید به چیزی که می خواهی و رسیدن به اون با تمام وجود ایمان داشته باشیم .......

 محال است که آدمی بتواند بیش از آنچه میسر می انگارد بدست آورد.
زیرا آدمی در بند توقعات خویش است.
پس آن آدمی بیشتنر بدست می آورد که به به وسعتی عظیم تر بیاندیشد.
.

این زمانهای تغییر باید همه چیز را ریوی یو کنیم.

من تازه چند روزه که به اینجا رسیدم

 خوشحالم ثبتشون می کنم تا باز تو زندگیم تکرار نشه و به شما هم که شرایط من را دارید انشالله کمکی کرده باشم.

با استادهام و دوستای موفقم از دور و نزدیک تو این یک سال زیاد در این مورد حرف زدم حتی رفتم پیش روانشناس مشاور.

اخرش فهمیدم باید بشینم و هر چی دارم و ندارم از موقعیتها تا افکار و منابع بنویسم روی کاغذ و خودم را میون اونها یک بار دیگه پیدا کنم.

(امیدوارم با نقشه ذهنی اشنا باشید)

 دختر دایی محترمم چندسال پیش یه نصیحتی به من کرد که هنوز یادم نرفته : گفت هر وقت هر کاری دوست داری بکن(بهش ایمان داری)...یعنی پشت کنکور هر لحظه هر درسی که واقعا دوست داری و همه ی توجهت را جلب می کنه بخون فقط یکی ( برنامه خشک خیلی بده- ادمین هم یه بحث قشنگ از بی هدفی داشتن تو پروفایلشون)... اگر اون درس دلت را زد و هی تکرار شد بدون این کاره نیستی سر خودت را کلاه نزار ببین ذهنت این فاصله مشغول چی بوده ...کار مثلا, خوب به همون بچسبید. قطعا موفق تر خواهید بود چون از همه انرژی تون استفاده کردین درس را به موقع اش درک خواهید کرد...پشیمونی در کار نخواهد بود چون دنبال علاقه مندی خود خودتون بودین .

 

یکی از دوستان بزرگترم ارشد می خونه و اماده ی دکتراست چندروز پیش برای من برنامه ریزی کرد که مرورو داشته باشم  گفت باهمین هم قبول می شم...شروع نکردم ولی جمله ی اقای ارشد و موقعیت مشابه خانم بهزادی منو به خودم اورد. حالا ایمان دارم که دانشکده کارافرینی منتظر منه. و این زمان می تونم نقشه ی راهم را روشن ببینم حتی اگر بین هزارجور برنامه ی متفاوت دیگه هم درگیر باشم با ارامش از وقتم استفاده می کنم وبی زمانی طی نمی کنم.